-
يكشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۹، ۰۷:۰۶ ب.ظ
-
۳۱۰
افسانه ای که افسانه هایش در مسیر عشق پر پر شدند.
✅داستان بریدن سر دختر افغان دیشب با چاقو و ساطور توسط شوهرش در ایران ولایت کرمان
🔸چقدر ما زنان و دختران افغان از کمترین حقوق ها برخورداریم. دخترک نوجوان بنام افسانه از طفولیت به نام یک پسر شده بود هنوز ۱۶ سال بیشتر نداشت که او را به پسری که خانواده اش از طفولیت به نامش کرده بودند نکاح کردند، اما دخترک متوجه شده بود که علاقه به ان پسر ندارد و مرد دیگری دلش را برده بود این موضوع را بارها با خانواده خود و خانواده همسریش در میان گذاشته بود. اما کوچکترین توجهی نشده بود و بارها مورد ضرب و شتم هم قرار گرفته بود
دخترک با تمام تلاش هایی که کرد نتواست خانواده خود را قناعت ببخشد بخاطر همین مجبور شد با ان مردی که دلش را برده بود نقشه رفتن به یک جای دور از این حصارهای سنتی بکشد و هنوز چند روزی نگذشته بود که بعد از فرار از خانه خانواده ها پیدایش کردند، و باز هم به شوهر اول تسلیمش کردند. اما قضیه اینجا تمام نشده است، افراد سنتی و به ظاهر دین دار که افکارات زن ستیزی از ذهنشان می بارد بارها به گوش همسر اول خواندند که تو چگونه مردی هستی؟ چقدر بی غیرتی؟ سر این زن از بریدن است، این حرفها در ذهن پسر جوان که همسر اولش میباشد اثر منفی می گذارد و نقشه کشتن دخترک را میکشد، دیشب دخترک که در خانه شوهر اولش بوده است، همسر اولش با چاقو به شکل فجیعی قطعه قطعه کرده و با ساطور کشته است. و خودش هم تحت تعقیب نیروهای امنیتی است.
داستان غم انگیزی بود که امروز شنیدم بنظرتان
آیا این هست غیرت افغانی؟ اینکه سر به خود دادگاه صحرایی کنیم؟
لطفا دختران و پسران مان را در دوران طفولیت به نام هم نکنیم؟ ما چه میدانیم شاید وقتی بزرگ شدند اصلا دوست نداشته باشند باهم زندگی کنند؟ به حرفهای دختران و پسران مان گوش دهیم اگر انها راضی به ازدواج نیستند مجبورشان نکنیم آن هم فقط بخاطر حرفهای مردم.. در زندگی هرکسی اشتباه میکند . اما ما حق نداریم دادگاه صحرایی برای خودمان بگذاریم و کسی را با چاقو قطعه قطعه کنیم...
نویسنده:آصفه ستانکزی فعال مدافع حقوق مهاجر افغان در ایران
انتهای پیام/م
انتشاردهنده** صالحی